دولت های غربی و برخی از دولت های عرب و تركیه كه به دلیل وتوی روسیه و چین در شورای امنیت سازمان ملل نتوانسته اند با فعال كردن فصل هفتم این سازمان علیه سوریه، این سرزمین را مورد تاخت و تاز خود قرار دهند، در پی اجرای سناریوی جایگزین افتاده اند كه همان نتایج از آن حاصل شود.
این سناریو از اوایل بحران سوریه در 17 ماه قبل طراحی شده بود، اما اجرای آن به لحاظ شرایط سیاسی، نظامی، رسانه ای و عوامل میدانی میسر نبود.
تركیه كه دارای مرز مشترك با سوریه است مسئولیت اجرای عملیات نظامی خارج از چارچوب شورای امنیت را به عهده گرفت و برای این منظور انواع كمك های مالی، نظامی، رسانه ای و سیاسی را از دولت های دشمن سوریه دریافت كرده است.
حضور مخالفان سیاست دولت تركیه در نهادهای مختلف این كشور از جمله مجلس، مخالفت علویان تركیه و حزب كارگران كرد تركیه و همچنین قدرت بازدارندگی ارتش سوریه كه نمونه آن دو ماه قبل در ساقط كردن یك جنگنده متجاوز نمایان شد، موجب می شود كه تركیه مستقیما در سوریه دخالت نظامی نكند.
به عقیده برخی از تحلیلگران هیاهوی تبلیغاتی تركیه مبنی بر احتمال حمله نظامی به خاك سوریه و اجرای مانور در نزدیكی مرز دو كشور و هشدارهای مختلف به سوریه فقط تا آستانه حمله فیزیكی پیش می رود اما عملی صورت نمی گیرد مگر اینكه به صورت محدود و از طریق نفوذ افسران اطلاعاتی باشد كه پیش از این نیز چنین اقدامی كرده بود.
اكنون تركیه به جای حمله نظامی مستقیم خود كه پیامدهای سنگینی برای این كشور خواهد داشت و پای كشورهای دیگر را نیز به میان خواهد كشید، به سازماندهی و اعزام نیروهای جنگنده به داخل سوریه می پردازد.
بر اساس اطلاعات منتشر شده در رسانه های غربی و اعترافات عناصر مسلح بازداشت شده در تلویزیون سوریه، نیروهای سوری و غیر سوری در اردوگاه ها و پادگان های نزدیك به مناطق مرزی آموزش های لازم را می بینند و سپس وارد خاك سوریه می شوند.
در چند ماه گذشته با تبلیغ 'جهاد در سوریه' عده زیادی از تابعیت های مختلف از طریق خاك تركیه وارد سوریه شده اند.
علاوه بر این انواع سلاح های سبك و نیمه سنگین و وسایل ارتباطی پیشرفته نیز از مرزها عبور داده شده است.
مقداری از این تجهیزات و افراد مسلح در مناطق پرجمعیت حومه دمشق و بسیاری از آنها در مناطق مشابهی در حلب مخفی شد.
برخی رسانه ها در چند روز اخیر اعلام كرده اند كه تركیه با همكاری سفارت امریكا در آنكارا، یك اتاق عملیات در مرز خود با سوریه برپا كرده است تا گروه های مسلح را در داخل سوریه هدایت كند.
اكنون تركیه با توجه به مقدمات قبلی و فراهم كردن زمینه های لازم، پس از شكست گروه های مسلح در دمشق در نظر دارد سناریوی ایجاد مناطق امن را كه پیش از این تحت نام های مختلف (مناطق امن یا حائل، گذرگاه های امن، اردوگاه پناهندگان، مراكز امداد رسانی و...) در مناطق مختلف سوریه از جنوب تا غرب و شمال این كشور مطرح كرده بود، عملی سازد.
دولت های متخاصم با سوریه به طور كلی دو سناریو برای براندازی نظام این كشور مطرح كرده بودند كه اولی با ضربه غافلگیرانه و رعدآسا از پایتخت شروع و به دیگر مناطق ختم می شود (از راس به قاعده) و دیگری بر عكس.
بر اساس گزارش برخی از رسانه ها از جمله روزنامه لبنانی الانتقاد، عربستان سعودی منافع خود را در اجرای سناریوی اول می دید تا اولا موضوع براندازی نظام را كه هزینه گزافی برای آن صرف كرده تسریع كند و ثانیا در صورتی كه این امر اتفاق نیفتد، دست كم بتواند استان 'ریف دمشق' محاذی استان دمشق را به اشغال گروه های مسلح درآورد و 'منطقه امن' قرار دهد تا گوی سبقت را از تركیه برباید و خود سهام دار اصلی نظام جدید بشود.
در مقابل عربستان، تركیه با حمایت غربی ها حلب را به عنوان منطقه امن یا حائل درنظر گرفته بود كه به دلیل وجود عوامل مساعد توانست از عربستان پیشی گیرد.
وجه مشترك این دو سناریو این است كه هر كدام عقبه ای و كانون فعالیتی در مناطق خارج از كنترل دولت در اختیار داشته باشند.
طراحان براندازی نظام سوریه به ویژه پس از شكست گروه های مسلح در دمشق، شرایط میدانی در شمال این كشور و به ویژه حلب را برای اجرای سناریوی 'حمله تدریجی' (از قاعده به راس) مناسب یافتند.
استان حلب به عنوان عقبه نزدیك به تركیه برای انتقال راحت اسلحه و افراد، نفوذ قبلی در برخی شهرك های حلب و انبار كردن تجهیزات نظامی، دور بودن این استان از دمشق (360 كیلومتر)، وجود استان حمص بین حلب و دمشق كه از شدیدترین كانون های ناآرام ظرف 17 ماه بحران بود و نزدیك بودن به مرز لبنان در سمت غرب شرایط را برای انتخاب حلب فراهم كرده است.
از همه مهم تر اینكه حلب پایتخت اقتصادی سوریه به شمار می رود و با ایجاد هرج و مرج در این استان شاهرگ حیاتی سوریه آسیب جدی می بیند.
با این همه برای شروع نبرد سهمگین در حلب به ناچار باید نیروهایی را به عنوان هسته های نهفته در دمشق كاربگذارند كه این هسته ها همان باقیمانده های شكست اخیر گروه های مسلح در پایتخت است.
از دیدگاه برخی تحلیلگران دولت های حامی گروه های مسلح انتظار داشتند كه با یورش به حلب ارتش نیز همچون دمشق به سرعت مقابله به مثل كند و همزمان هسته های نهفته در دمشق و دیگر استان ها نیز فعال شوند اما فشار اصلی بر حلب وارد شود و چون شرایط در حلب با دمشق فرق می كند، شكست ارتش حتمی خواهد بود.
بر اساس این سناریو، گروه های مسلح از پشتیبانی نقطه به نقطه در عقبه خود (تركیه و یا لبنان) برخوردار هستند اما ارتش از این پشتیبانی برخوردار نیست و بنابراین شكست خواهد خورد، اما نیروهای مسلح سوریه بر اساس ارزیابی های میدانی و تخصصی خود در جنگ شهری و برخلاف همه تبلیغاتی كه گفته می شد ارتش ظرف 24 ساعت تا 48 ساعت حمله خواهد كرد، حمله اصلی خود را شروع نكرده است.
گفته می شود كه یكی از دلایل تعویق برخورد قاطعانه با گروه های مسلح در پنج شهرك از 29 شهرك حلب كه در آنها مستقر هستند، پرجمعیت بودن آنهاست و ارتش منتظر است تا به تدریج افرا غیر نظامی خارج شوند.
یكی دیگر از دلایل تاخیر در عملیات ارتش قطع سرپل های ارتباطی این گروه ها در اطراف حلب و ایجاد سرپل هایی برای پشتیبانی از نیروهای خودی است، ضمن اینكه معطل كردن گروه های مسلح و محاصره آنها موجب شكست روحیه عناصر مسلح و حامیان آنها خواهد شد.
به طور خلاصه می توان گفت كه ارتش در برخورد با گروه های مسلح در حلب سیاست 'مهار و ضربات تاكتیكی' را در پیش گرفته است.
در جا زدن گروه های مسلح در حلب و سكوت رسانه های دشمن سوریه درباره نبرد آنها كه آن را 'ام المعارك' ( جنگ سرنوشت ساز )نامیده اند، نشان می دهد كه ارتش سوریه زمام امور و ابتكار عمل را در دست دارد و وضعیت حلب را به مثابه 'عمل جراحی بزرگ' دانسته كه مستلزم به كارگیری متخصصان گوناگون است تا هر كدام در حیطه كاری خود و در زمان مشخص اقدام كند.
نیروهای مهاركننده، عوامل ایجاد و تقویت نقاط پشتیبانی ارتش و عوامل خارج كننده غیر نظامیان از مناطق آلوده و تخصص های دیگر باید كار خود را در مدت تعیین شده و باتوجه به شرایط میدانی به انجام برسانند تا جراحان متخصص (نیروهای كارآزموده جنگ شهری) با بهره گیری از تكنیك های مناسب وارد عمل شوند.
با توجه به گستردگی صحنه عملیات و تعدد عوامل داخلی و خارجی در حلب، یكسره كردن وضعیت این استان برای هر دو طرف (گروه های مسلح و حامیان انها از یك سو و دولت سوریه از سوی دیگر) مهم ارزیابی می شود.
بسیاری از صاحب نظران بر این عقیده اند كه نبرد حلب نبردی سرنوشت ساز خواهد بود كه به مقدار زیادی می تواند افق آینده و سرنوشت سوریه را مشخص كند.
خاورم**1431